مدرسه علمیه الزهرا اهواز

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

وقایع سوم شوال

20 مرداد 1392 توسط درفشان

قتل متوكل عباسي

در سوم شوال سال 247 هـ .ق. متوكل عباسي ملعون، به دستور فرزندش به قتل رسيد. مدت خلافت او 14 سال و ده ماه طول کشيد .
وي بعد از واثق، در سال 232 هـ .ق. به خلافت نشست. در ايام او لهو ولعب و طرب، مخصوصاً در مجلس او بسيار شد. او مردي خبيث بود و به فرمودة اميرمؤمنان(عليه السلام)، كافرترين آل عباس به شمار مي‌رفت. عمرو بن فرج را والي مدينه و مكه كرد و او به مردم دستور داده بود تا كسي به آل ابي‌طالب احسان نكند و اگر كسي كوچكترين احساني كند سخت عقوبت خواهد شد؛ لذا كار بر علويان تنگ شد تا جايي كه لباسهاي زنان علويه كهنه و پاره شده بود و پيراهن سالمي را براي نماز به نوبت مي‌پوشيدند و نخ ريسي مي‌كردند ‌تا اين که متوكل به درك واصل شد.


از اعمال زشت و پست متوكل اين بود كه هميشه و در همه جا اميرمؤمنان (عليه السلام) را به بدي ياد و به آن حضرت جسارت مي‌نمود. او 17 بار قبر مبارك حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) را خراب كرد، ولي دوباره بنا شد. متوكل در راه زيارت آن حضرت دست و پا قطع مي كرد و زوار را مي‌كشت.
به خاطر جسارتهايي كه متوكل در مجلسي به اميرمؤمنان (عليه السلام) كرد، منتصر پسرش در شب چهارشنبه سوم ماه شوال سال 247 هـ .ق. چند نفر از غلامهاي خاص پدر را مامور كشتن وي كرد و آنها در حالي كه متوكل مشغول شرب خمر بود، خونش را ريختند و متوکل به دركات جحيم شتافت.


در همان روز مردم با منتصر در قصر معروف جعفري بيعت كردند. وي مردي رئوف و مهربان با اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) بود و بر عكس پدر، به آل ابيطالب احسان مي‌كرد و به هيچ وجه متعرض ايشان  نمي‌گشت. او زيارت امام حسين(عليه السلام) را آزاد كرد و مانع احدي نشد ‌و دستور داد تا فدك را به اولاد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) رد كنند و اوقاف آل ابيطالب(عليهم السلام) را آزاد كرد و دستور داد كسي متعرض شيعيان حضرت علي(عليه السلام) نشود. همچنين براي علويان مدينه اموالي فرستاد تا در ميانشان تقسيم شود. او در روز 25 ربيع الاول سال 248 هـ .ق. بيمار شد و در پنجم ربيع الثاني هنگام عصر درگذشت و مدت خلافتش 6 ماه بود . گفته شده كه او را با زهري كه در شاخ حجامت ريخته بودند مسموم کردند .

 نظر دهید »

وقایع اول شوال

14 مرداد 1392 توسط درفشان

١ـ عيد سعيد فطر
٢ـ وقوع جنگ قرقرة الكُدر
٣ـ مرگ عمرو بن عاص


1ـ عيد سعيد فطر
در دين مقدس اسلام روز اول ماه شوال، عيد سعيد فطر است که مسلمانان پس از يک ماه روزه داري در ماه مبارک رمضان به استقبال اين عيد سعيد مي‌روند.
عيد سعيد فطر به معناي بازگشت به سرشت و فطرت است؛ يعني مسالة جهاد با نفس و خودسازي در ماه رمضان، انسان را به مقامي مي‌رساند که پرده‌هاي جهل و انحراف و گناه و هواپرستي ، از سر راه فطرت برداشته مي‌شود و انسان به فطرت ناب دروني‌اش که آيينة صاف خدا نماست، باز مي‌گردد. از نظراسلام، عيد فطر روزي است که مسلمانان در مکتب رمضان و روزه، در پرتو آيات قرآن و نيايش ها و تقويت صبر و اراده، سرشت خويش را متوجه خداوند سبحان نمايند و خود را هميشه در محضر حق تعالي بدانند تا گناه نکنند.
مولاي متقيان حضرت علي (عليه السلام) در يکي از اعياد فطر خطبه‌اي خواندند که در آن چنين آمده است : « اي مردم! اين روز، روزي است که نيکوکاران، پاداش مي‌برند و گنه‌کاران، مأيوس مي‌گردند و اين شباهت بسياري به روز قيامتتان دارد . پس وقتي از منازلتان براي خواندن نماز عيد خارج مي‌شويد، به ياد آوريد زماني را که از قبر خارج مي‌شويد و به سوي پروردگارتان ميرويد. با ايستادن در جايگاه نماز، به ياد آوريد زماني را که در محضر عدل الهي هستيد و از شما حساب رسي مي‌شود. با بازگشت به سوي منازل خود، زماني را يادآور شويد که به منازل خود در بهشت مي‌رويد. اي بندگان خدا! کم‌ترين چيزي که به زنان و مردان روزه دار داده ميشود، اين است که فرشته¬اي در آخرين روز ماه رمضان به آنان چنين ندا مي‌دهد که: “هان! بشارتتان باد اي بندگان خدا! که گناهان گذشته‌تان آمرزيده شد؛ پس به فکر آيندة خويش باشيد که چگونه باقي ايّام را بگذرانيد"».


2ـ جنگ قرقرة الكدر
در اول شوال سال دوم هـ .ق. جنگ قرقرة الكدر به وقوع پيوست. قرقرة الكدر نام آبي است در قبيلة بني سليم كه در سه منزلي مدينه واقع گرديده است. سبب اين جنگ آن بود كه به پيامبر خدا(صلي الله عليه و اله) اطلاع دادند جمعي از قبيلة بني سليم و بني غطفان در قرقرة الكدر جمع شده‌اند و قصد دارند به مدينه شبيخون بزنند؛ از اين رو آن حضرت پرچم اسلام را به دست مبارك شير خدا حضرت علي (عليه السلام) دادند و ايشان را به همراه دويست نفر از مسلمانان به آنجا فرستادند. هنگامي كه اميرمؤمنان(عليه السلام) به آنجا رسيدند ، ديدند كه آن جماعت از آن منطقه گريخته اند پس آن حضرت به مدينه بازگشتند.


3ـ مرگ عمرو بن عاص
در اول شوال سال 41 هـ .ق عمرو بن عاص ملعون به درك جحيم واصل شد. مادر وي «نابغه» نام داشت. او كنيزي بود كه عبدالله بن جذعان او را خريد و آزادش كرد. نابغه از زنان خلافكار مكه به شمار ميرفت كه مراجعه كننده بسيار داشت. از جمله، ابولهب، امية بن خلف، هشام بن مغيره ‏، ابوسفيان و عاص بن وائل با او زنا كردند و عمرو متولد شد. هنگامي كه نابغه وضع حمل كرد هر يك از آنها مدعي عمرو شدند و آخرالامر قضاوت را بر عهدة خود نابغه گذاشتند كه او هم عاص را انتخاب كرد.
عاص ملعون كسي بود كه پيامبر گرامي اسلام(صلي الله عليه و اله) را «ابتر» خطاب كرد و خاطر شريف آن حضرت را مكدر نمود، تا آنكه سورة مباركة كوثر نازل شد.
با اين نسب و نژاد عمرو عاص نبايد تعجب كرد كه او از سرسخت ترين دشمنان پيامبر و علي بن ابيطالب(عليهما السلام) باشد و همراه معاويه با حيله‌هاي مختلف خون به دل اميرمؤمنان(عليه السلام) كند كه واقعة صفين و قرآن بر سر نيزه كردن و نيز شهادت مالك اشتر و واقعة حكمين از جملة آنهاست.
گفته اند که او در هنگام مرگش مي‌گفت: «حال من چنان است كه كوه رضوي را بر گردن من نهاده اند و درون مرا از خار پر كرده‌اند و مرا از سوراخ سوزني بيرون مي كشند».


 1 نظر

مدرسه علمیه الزهرا اهواز

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

موضوعات

  • همه
  • مناسبت ها
  • مقالات
  • اخبار
    • معاونت آموزش
    • معاونت فرهنگی
    • معاونت پژوهش
    • بسیج طلاب
  • اعمال ماه های قمری
  • روزشمار تاریخ اسلام
    • مناسبت های ماه شوال
    • مناسبت های ماه رمضان
  • کلام نور

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟

آمار

  • امروز: 10
  • دیروز: 9
  • 7 روز قبل: 27
  • 1 ماه قبل: 169
  • کل بازدیدها: 39888
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس